خاک میخواند مرا هردم ب خویش/میرسند از ره ک در خاکم نهند
آه شاید عاشقانم نیمه شب/گل ب روی گور غمناکم نهند...

امشب شبه آخره ک مزاحم دلت شدم/خورشید فردا مال تو،ببخش ک عاشقت شدم
بدرقه لازم ندارم،خودم میرم عزیزترین/نذار بمونه زیر پا،قلبمو بردار از زمین
دوست دارم برای تو فقط ی حرف ساده بود/غافل از اینکه دل من منتظر اشاره بود...

گاهی آنقدر تنهایم که دوست دارم ببینمت...!حتی با دیگری!!!

تنهاییم را دیگر با کسی قسمت نمیکنم!یکبار قسمت کردم چندین برابر شد...

چو کس بازبان دلم آشنا نیست/چه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همدرد،بهتر/ک از یاد یاران فراموش باشم

منو تو شباهت های متفاوتی داریم...
هردو شکستیم...تو قلبم را...من غرورم را..

شما اگرچه واژه ی محترمی است اما..."تو" شدن لیاقت میخواهد..

عشق یعنی...اختیار بدهی نابودت کنند،اما اعتماد کنی این کار را نمیکنند..

دیگر احتیاط لازم نیست...
شکستنیها شکست...
هرطور مایلید حمل کنید...!

بیا یک شب جاهایمان را عوض کنیم!من معشوقه میشوم و تو عاشق باش!
من سردی میکنم و تو فراموش کن...!
سخته نه؟!

دندانپزشک آخرین دندان گرگ را کشید،به گرگ نگاهی کرد و پوزخندی زد.گرگ گفت:بخند...این است عاقبت گرگی که عاشق گوسفندی شده باشد...

دلم چه شوری میزند وقتی...
در نگاه دیگران انقدر شیرین میشوی...

سخت است دردهای عزیزت را در دلت جمع کنی
وقتی که تو را مدتهاست از دلش منها کرده است

من درد میکشم...اما تو چشمهایت را ببند!
سخت است بدانم میبینی و بی خیالی...
لعنت به بیخیالی...

خدایا!چیو میخوای ثابت کنی؟
اینکه هیچی نیستم؟
ثابت شد...
تسلیم...

نه اینکه دوستم نداشت ،نه!!!فهمید خیلی دوستش دارم...

دعایت خیلی زود گرفت مادربزرگ!
دلم پیر شد...
خستم از این دنیا خداااا...

سرنوشت سرگذشت درگذشت آرزوهاست...

بعضیا هستن مث من!حوصلشون ک سر میره،احساس میکنن دلشون تنگه

هیچکس نـفهمیـــــد که « زلـیخـــــــا » مــَـــــــــرد بـود ..!

میــــدانی چــــــــــــرا ؟؟؟

مـــــردانـــگی میــخواهـــــد

مــــــــانـدَن ، پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزَنــد

بزرگترین اشتباه زندگیم این بود که التماس کردم بمونه...
نمی ارزید...
دیر فهمیدم!

برایــــم مهم نیســـت چه میشـــود؛

به همــــه ی باورهـــایم سوگنــــد

هیچ کدام از بی معرفــتی هایت برایـــم مهـــم نیســـت!

یک کــــلام خــــتم کــــلام

" فراموشـــت نمیکنـــم"

با تمام وجود گناه کردیم ...

نه نعمت هایش را از ما گرفت

نه گناهانمان را فاش کرد...

بیندیش اگر اطاعت کنیم چه می کند...

ﺟﻤﻊ ﻣﺬﮐﺮ ﺳﺎﻟﻢ !!!....... ؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﺻﻦ ﻣﮕﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ؟ !؟ !

ٲنها که مرا ميشناسند ميدانند چه ٲدم "حسودى" هستم
و ٲنها که تو را ميشناسند...لعنت به کسانى که تو را ميشناسند...!!!

من آدم ِ یکهو تمام کردن ام !! آدم ِ یکهو دل کندن...آدمی که صبور است و مدام مهلت می دهد، آدم ها را می بخشد، بهشان فرصت دوباره می دهد...آدمی که همیشه در زندگی اش کوتاه می آید...موضع اش سکوت است و صبر....آدمی که اهل جنجال و سر و صدا نیست...سرش به کار خودش است... کاری به کار کسی ندارد...
اما بالاخره یک روز می آید، که همین آدم ِ صبور، کاسه ی صبرش لبریز می شود، گُر می گیرد...خشم اش شعله ور می شود...آتشفشان متحرکی می شود که مهار کردن ش ممکن نیست...آدم ِ صبوری که من باشم درست آن هنگام که کسی انتظارش را ندارد؛ در را باز می کند و می رود...ناگهانی...بی مقدمه...
من آدم ِ تصمیمات ِ ناگهانی ام...تصمیمات ِ پیش بینی نشده...آدمی که نارضایتی را در چشمان ش نمی بینی...کم حرف می زند، گله نمی کند...سکوت اش خطرناک است...هرچه هست در خودش می ریزد...بعد یکهو بی مقدمه، می گذارد و می رود...در اوج می رود و حسرت ِ نداشتن اش را بر دل بقیه می گذارد...آدمی که تنبیه اش گرفتن خودش از دیگران است...حرف ِ رفتن را بزند دیگر آسمان هم به زمین بیاید بر نمی گردد...آدم ِ سر سختی که رفتن اش رفتن است...حرف اش حرف !! آدمی که تصمیم اش را گرفته و عملی کرده و هر طوری هست سر موضع اش می ماند...بهایش هرچه باشد، می پردازد؛ من آدم ِ یکهو تمام کردن ام...از وقتی یادم می آید همینطور بوده....

گاهی"دوستت دارم"ها بی فایده اند.
مثل"موفق باشید"های انتهای برگه امتحانی...

نمی دانم نهان از من،
چه نيكی كرده ای با"دل"...؟
كه چون غافل شوم از او،
دوان سوی
*"تـــــــــــــــــــــو*"
می آيد...!!